طولانى مىشود. هيپومنيزيمى و آلکالوز آستانه تتانى را پائين مىآورند.
اتيولوژى
اتيولوژى هيپوکلسمى گذرا اغلب در بيماران بدحال مبتلا به سوختگي، سپسيس و نارسائى حاد کليه و بهدنبال ترانسفوزيون خون سيترانه يا مصرف داروهاى مثل پروتامين و هپارين اتفاق مىافتد. هيپوآلبومينمى مىتواند سطح سرمى کلسيم را کاهش دهد ولى کلسيم يونيزه در حد طبيعى باقى مىماند. گاهى اوقات وقتى پروتئين سرم پائين باشد براى ارزيابى غلظت کلسيم سرم از تصحيح سادهشدهاى استفاده مىشود. بدين صورت که با کاهش آلبومين به کمتر از ۴g/dL) ۴۰ g/L) به ازاء هر ۱g/dL) ۱۰g/L) کاهش آلبومين، ۱mg/dL) ۰/۲۵mmol/L) به کلسيم سرم اضافه مىگردد. آلکالوز ميزان اتصال کلسيم به پروتئينها را افزايش مىدهد و در اين حالت بهتر است کلسيم يونزه اندازهگيرى شود.
علل هيپوکلسمى را مىتوان بهصورت زير تقسيمبندى کرد: مواردى که PTH وجود ندارد (هيپوپاراتيروئيدى ارثى يا اکتسابي، هيپومنيزيمي)، مواردى که PTH تأثير نمىکند (نارسائى مزمن کليه، کمبود ويتامين D، سوءجذب روده، هيپوپاراتيروئيدى کاذب)، يا (هيپرفسفاتمى شديد و حاد در سير تومور، نارسائى حاد کليه، يا رابدوميوليز، سندرم استخوان گرسنه پس از پاراتيروئيدکتومي). علت هيپوکلسمى ناشى از پانکراتيت نامعلوم است.
درمان
هيپوکلسمى علامتدار را با تجويز کلسيم گلوکونات وريدى (۱mg/mL در دکستروز ۵% که با سرعت ۱۰۰-۳۰ ml/h انفوزيون مىشود) درمان مىکنند. در هيپوکلسمى مزمن ترکيبات خوراکى کلسيم را معمولاً بههمراه ترکيبات ويتامين D تجويز مىکنند. در هيپوپاراتيروئيدى لازم است کلسيم (۳-۱ g/d) و ويتامين D يا کليستريول (۱-۲۵/۰ μg/d) داده شود و با توجه به سطح کلسيم سرم و دفع ادرارى ان اصلاح شود. در هيپومنيزيمى شديد (کمتر از ۱mg/dL) ممکن است براى رفع هيپوکلسمى نياز به بهبود ذخاير منيزيم باشد.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت